092.blogfa.com

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من - به پاس 8 سال رشادت

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/post/7

زندگی ما، به روایت من. به پاس 8 سال رشادت. هرچند همیشه و هرزمان وظیفه ماست که لااقل زنده نگه داریم نام و یادشان را. این یک هفته برایم خاص تر از همیشه هاست. به پاس مردانگی همه ی مردانی که رفتند. و نگذاشتند بلور امنیت. ما ذره ای ترک بردارد. و به پاس همه ی سختی هایی که قلم از بیانشان عاجز است. تا زنده ام مریدشان. و تا ابد مدیونشان خواهم بود. و با سپاس از پدرم. که بزرگترین افتخارش دفاع است. و روایت جانبازی و عشق بازی را اول بار از او شنیدم. و الگوی زیبای بسیجی بودنم شد. ربیع الاول مبارک اما. والقم و ما یسطرون.

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من - دردٍ این روزهایم

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/post/5

زندگی ما، به روایت من. امسال برای اولین بار بعد از بلوغ سیاسیم (یعنی از وقتی فهمیدم چی به چیه! به جای همه ی اینا، نماز عید رو پشت سر حضرت آقا خوندم. زیر آفتاب و با سردرد شدید. اما با همون سردرد کاملا متوجه شدم که یه بغض سنگین تو صداشه. حداقل از تپق های بی سابقه ش وقتی که داشت در مورد مصر و عراق صحبت میکرد - میشد فهمید. به خودم اومدم و فهمیدم چه کوتاه فکرم! نکنه انقلابشون استحاله بشه؟ نکنه امریکا زهرشو بریزه؟ مخاطب خاص نوشت: شد 2 ماه و 12 روز که ازت هیچ خبری نیست. برگرد، خب؟ ربیع الاول مبارک اما. و ب ش ر ...

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1392/10

زندگی ما، به روایت من. ربیع الاول مبارک اما. کسی چه میداند سال محرم و صفر سال بعد کجاست؟ اصلا جایی روی این کره خاکی دارد یا نه؟ اشکی برای ح س ی ن میریزد یا نه؟ توفیق عاشقی را یک وقت از ما نگیری خدا. پ ن: هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود. نوشته شده در جمعه 13 دی1392ساعت 20:34 به قلم مه بانو. ربیع الاول مبارک اما. به پاس 8 سال رشادت. و ب ش ر الص اب رین. نعمت روزه داری با چادر. بسم الله الرحمن الرحیم. علیرغم همه سختی های زندگی و به لطف خدای متعال احساس میکنم خوشبختم. خوشبخت خوشبخت. چرک نویس های یک آدم.

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1392/02

زندگی ما، به روایت من. والقم و ما یسطرون. بعد از مدتها دوری از وبلاگ نویسی تصمیم گرفتم دوباره بنویسم. البته برای اینجا برنامه خاصی هم ندارم. تا ببینم چی پیش میاد! البته الان امتحانات هم نزدیکه. خونه خودمون هم فعلا دسترسی به اینترنت مقدور نیست. بنابراین ممکنه تا یه ماه زیاد نتونم بنویسم. ولی به هرحال تصمیم دارم اینجا خاطرات زندگییمو ثبت کنم. سعی میکنم زیاد از بدی هاش ننویسم تا خوبیها موندگار بشن. نوشته شده در دوشنبه 23 اردیبهشت1392ساعت 19:59 به قلم مه بانو. ربیع الاول مبارک اما. به پاس 8 سال رشادت.

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1392/05

زندگی ما، به روایت من. امسال برای اولین بار بعد از بلوغ سیاسیم (یعنی از وقتی فهمیدم چی به چیه! به جای همه ی اینا، نماز عید رو پشت سر حضرت آقا خوندم. زیر آفتاب و با سردرد شدید. اما با همون سردرد کاملا متوجه شدم که یه بغض سنگین تو صداشه. حداقل از تپق های بی سابقه ش وقتی که داشت در مورد مصر و عراق صحبت میکرد - میشد فهمید. به خودم اومدم و فهمیدم چه کوتاه فکرم! نکنه انقلابشون استحاله بشه؟ نکنه امریکا زهرشو بریزه؟ مخاطب خاص نوشت: شد 2 ماه و 12 روز که ازت هیچ خبری نیست. برگرد، خب؟ امشب آخرین مهلت ثبت نام عتبات ...

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من - نعمت روزه داری با چادر

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/post/3

زندگی ما، به روایت من. نعمت روزه داری با چادر. امروز بیست و دوم ماه رمضانه. چه زود افتاد تو سرازیری! اعتراف میکنم که اوایل تابستون عزا گرفته بودم که آخه خداجون، قربونت برم، این همه ماه، چرا ماه رمضونو انداختی تو تابستون؟ البته دلیل اصلی این غرغر کردنها پیش خدا این بود که امسال تابستون کار ریخته بود سرم اساسی. و نمیتونستم مثل سالهای قبل از سحر بخوابم تا اذان ظهر، بعد دوباره بخوابم تا افطار! انگار نه انگار که ماه رمضونه. با یکیشون که خیلی اتفاقی صمیمی شدیم(! نتیجه گیری من این بود که یا بعضی از ملت خیلی بیم...

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1393/02

زندگی ما، به روایت من. دو روز پیش از مشهد برگشتیم. من و همسر. این سفر هدیه ی نهاد رهبری بود به مزدوجین دانشجویی. فقط میتونم بگم یک سفر فوق العاده بود. از همه لحاظ. هرچند ما تقریبا ۳ سال پیش ازدواج کردیم و اگر زودتر این سفر برای ما اتفاق می افتاد خیلی بهتر بود و. اما الان هم شکر. شکر که امام رضا برای دومین بار من و همسرم رو طلبید. چقدر هم خوب و به موقع. پیش امام رضا عهدهایی بستم و سوگند هایی خوردیم که امیدوارم عهد شکن نباشم. خدا خودش کمک کند. نوشته شده در شنبه 6 اردیبهشت1393ساعت 20:30 به قلم مه بانو.

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1392/09

زندگی ما، به روایت من. خیلی وقته حوصله ی نوشتن ندارم. حس میکنم دنیا با دور سریع در حال چرخیدن و من فرصت نمیکنم حتی تفکرات و خاطره هامو ثبت کنم. راستش فکر میکنم هنوز اونقدر که لازمه قدرت رویارویی با امتحانات خدا روندارم. میدونم که این خیلی خیلی زشته! اونم برای من حداقل به ظاهر مذهبی. ولی خب حالا میدونم تکلیفم با خودم روشنه! باید اینقدر روی خودم کار کنم که تو یه بحث پیش پا افتاده ی خاله زنکی درست عین طرف مقابلم برخورد نکنم و شخصیتمو خراب نکنم. یعنی به معنای واقعی کلمه اول راهم. ربیع الاول مبارک اما. به پاس...

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/1392/03

زندگی ما، به روایت من. امتحانام بالاخره تموم شد، امتحاناتی که به خاطر انتخابات دو-سه هفته زودتر از موعد برگزار شد و تقریبا فرجه هم نداشتیم. میشه گفت نسبت به اون چیزی که انتظار داشتم زیاد خوب نشد، حالا باید صبرکنم تا نمره ها رو بدن. جدا از امتحانای دانشگاه، یکشنبه ی آینده آزمون رده بندی 5 جزء دارم. به شدت براش نگرانم چون مهلت تثبیتم با امتحانات دانشگاه یکی شد و تقریبا هیچی نتونستم بخونم! الان منم و این نصف هفته ی پیش رو و امتحان رده بندی! نمیدونم چرا همه چی توزندگی من همزمان میشن! از همه ی اینا گذشته امید...

mahbanoo313.blogfa.com

زندگی ما، به روایت من - اللهم ارزقنا...

http://www.mahbanoo313.blogfa.com/post/4

زندگی ما، به روایت من. امشب آخرین مهلت ثبت نام عتبات دانشجویی بود و ما یادمون رفته بود. حدودا ساعت ۱۱:۳۰ شب بود که تازه همسر یادش افتاد ثبت نام نکردیم! با استرس فراوون رفتیم تو سایت که ببینیم هنوز مهلت داره یا که دیدیم نیم ساعت دیگه وقت هست، اماحالا مگه لینک ثبت نام باز میشد! دیگه بالاخره ۱۱:۴۵ صفحه ثبت نام باز شد و ما تند و تند اطلاعات رو وارد کردیم. امسال تعداد ثبت نام کننده ها نصف پارساله. یعنی میشه؟ آخ اگه بشه چی میشه. این دفعه مطمئن نیستم اما ۱۰ برابر اون دفعه از خدا میخوام، نمیدونم روزیم هست یا نه.